آویسا جونمآویسا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره

آویسا دختر ناز مامان

اولین شبی که دخترم شب پیشم نبود

دختر نازم 6 ام اسفند تولد آروین بود و شما هم مهمون ویژه این جشن تولد قرار بود عصری با هم بریم تولد واسه همین ساعت 2  خواستیم با بابایی شما رو با ماشین ببریم بیرون تا بخوابی واسه عصر سرحل باشی. چون قرار بود با ماشین برین واسه همین لباستو عوض نکردم تا اگه خوابت برد بیارم راحت بزارم تو تختت و خودم هم واسه اینکه بتونم بغلت کنم دمپایی پام کردم ولی هر کار کردم شمار اضی نشدی بیای گفتی با شلوار خونه بیرون نمیرن تو هم کفشاتو بپوش آخرشم شما زورت بیشتر بود من مجبور شدم لباس شما رو عوض کنم و خودمم هم چکه بپوشم. خدا روشکر خوابت برد ولی تا بیدار بشی و بتونیم آماده بشیم دیر شد و ساعت 6:15 به تولد رسیدیم. بعد تولد بردیم عزیر جون رو برسونیم خونشون که تو...
10 اسفند 1394

27 امین ماهگرد تولد آویسا

        قشنگترینم 27 امین ماهگرد تولدت مبارکــــــــــــــــــــــــ   نازنینم بهترین هدیه خدایی واسه من پس هرچه خوبه واسه تو غمهات واسه من   ...
5 اسفند 1394
1